بررسی دفاعیات کیفری ممکن در پرونده‌های همسرکشی توسط زنان ‏بزه‌دیده خشونت خانگی (مطالعة موردی استان فارس)‏

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 گروه حقوق کیفری و جرم‌شناسی، دانشکدة حقوق، علوم سیاسی و تاریخ، دانشگاه یزد، یزد، ایران. ‏

2 گروه حقوق جزا و جرم شناسی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.‏

چکیده

شوهر­کشی ِمسبوق به خشونت خانگی معمولاً در چارچوب یک رابطه زناشویی نسبتاً طولانی رخ داده و بیان­گر مسائلی از قبیل تأثیر خشونت مکرر بر جسم و روان زن و عدم امکان قطع رابطه­ خشونت­بار به دلیل موانع اجتماعی و قانونی یا گاهی مسائل پیچیده­ روانی است که توسط سندرم زن کتک­خورده تبیین شده است. این امر باعث طرح پرسشی در خصوص امکان استناد مرتکبان به دفاعیات کیفری رایج مانند دفاع مشروع و دفاع ناشی از تحریک شدگی است که با بررسی نظریه­ها، تجربیات سایر کشورها و ظرفیت حقوقی و قانونی ایران به آن پاسخ داده شده است.
    در راستای توجه دقیق به واقعیت مسئله در ایران، محتویات برخی از پرونده­های مربوط (شش مورد) و آرای آن­ها که طی دهه­ نود خورشیدی از دادگاه­های کیفری یک استان فارس صادر و توسط دیوان عالی تأیید شده به تناسب ظرفیت مقاله و به روش توصیفی-تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.  مطابق یافته­های پژوهش، در وهله اول، مفهوم سنتی دفاع مشروع باید مطابق با ذات و ماهیت رفتار دفاعی این زنان برای حفظ حیات خود و فرزند منعطف گردد زیرا تنوع و استمرار خشونت به گونه ای است که زن هر لحظه وقوع آن را مسلم می­داند. بنابراین تفسیر عنصر فوری بودن تهاجم مطابق با ذات مستمر این نوع خشونت ها متفاوت است. حتی در برخی کشورها در پرتو نظریه سندروم زن کتک خورده نیز این تفسیر را مطابق ترس زن کتک خورده از وقوع خشونت در هر لحظه شکل داده اند؛ چنان­که اعتقاد وی به تهدید جانی یا آسیب شدید دیگر مهم است که همین ممکن است باعث استفاده از زور و نیرویی بیش از حد لازم برای دفع مهاجم شود. از سوی دیگر ضروری بودن اقدام کشنده مرتکب نیز در این پرونده ها با توجه به دشوار و گاهی غیرممکن بودن طلاق در حقوق ایران و حتی عدم توانایی زن به خروج از رابطه خشونت­بار به دلیل ناتوانی آموخته شده بنابر سندروم زن کتک خورده ، به عنوان آخرین راه حل است.در این راستا تبصره 2 ماده 156 باید مورد توجه قضات قرار گیرد. هر چند که نمی توان منکر لزوم اصلاح قانون شد.
    از سوی دیگر مواردی وجود دارد که مشمول دفاع مشروع نمی شود اما آن چنان زن را از لحاظ عاطفی تحت تاثیر قرار داده که او پیرو سلسله آزارهای شوهر تحت موج شدید عواطف قرار می­گیرد لیکن بنابر ماهیت واکنش زنان، این هیجان­ها به مرور و با تأخیر باعث ارتکاب جنایت می­گردد. بر همین اساس، دفاع سنتی تحریک با وجود عنصر فوری بودن زوال خودکنترلی ِ منجر به ارتکاب جنایت، در برخی کشورها مانند انگلستان و ولز و استرالیا دچار اصلاحاتی برای در بر گرفتن چنین قتل­هایی شد. اگرچه جلوه هایی از این دفاع مانند ماده 630 ق.م.ا در حقوق ایران وجود دارد، اصل دفاع پیش بینی نشده است. رویه قضایی نیز تا حدی تاثیر هیجان را براغتشاش احساسات و تغییر وصف عمدی به شبه عمدی مطابق تبصره ماده 302 پذیرفته لیکن در مورد پرونده های مورد مطالعه مصداق نداشته است؛ در اینجا نیز هم رویه قضایی نیازمند انعطاف و  هم قانون نیازمند بازنگری جهت در برگرفتن اشکال نوین تحریک­شدگی است. در نهایت یافته­های این پژوهش رویکردی ترکیبی متشکل از دفاعیات فوق را با توجه به واقعیت مجزای هر پرونده و ظرفیت قانونی و رویه­ای در حقوق ایران پیشنهاد می­دهد. به این شکل که هم اصلاحات قانونی و هم رویه­ای در خصوص این دو نوع دفاع  ظرفیتی برای توجه به موارد گوناگون قتل پیرو خشونت خانگی را در برداشته باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Potential Criminal Defenses in Domestic Homicide Committed by ‎Female Victims of Intimate Partner Violence (Case Study of Fars ‎Province)‎

نویسندگان [English]

  • Mahboubeh Amini 1
  • Mansoureh Ghanbarian Banooee 2
1 Faculty of Law, Political Science and History, Yazd University, Yazd, Iran. ‎
2 Criminal law and Criminology, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran. ‎
چکیده [English]

mmitting domestic homicide by women who have been exposed to intimate partner violence is usually occurred after a long-time experience this event that indicates the inability to divorce or leave violent marital relationship due to legal, social or complicated moral issues explained by BWS theory. Then, it raises the question of applying some criminal defenses like self-defense and provocation to these cases debated by studying samples from Fars province criminal courts during a decade that approved by supreme court. According to the research findings, in the first place, the traditional interpretation of self-defense should be made flexible according to the essence and nature of the defensive behavior of battered women in order to save their lives and that of their children, because the variety and continuity of violence is such that women considered it as if every moment will be occurred. Therefore, the interpretation of the immediacy element of the aggression is different according to the continuous nature of this type of violence. Even, some countries, in the light battered woman syndrome, have formed this interpretation according to the battered woman's perception of the occurrence of violence at any moment; As her belief about the threat to life or serious injury to limb is important, which may cause her to use excessive force to repel the attacker. On the other hand, the necessity of killing as the last resort could be obvious, considering the difficulty and sometimes the impossibility of divorce in Iranian law and even the woman's inability to leave a violent relationship on the base of learned disability concept from the battered woman syndrome theory. In this regard, exclusion 2 of Article 156 should be taken into consideration by the judges. Although the need to amend the law cannot be denied.
    On the other hand, there are cases that are not covered by self- defense, following the series of abuses by her husband, the woman will be affected so emotionally that she falls under a strong wave of emotions, but according to the nature of the women's reaction, these emotions gradually burn her. Then, it causes her to perpetrate homicide. Accordingly, the traditional defense of provocation was reformed in some countries such as England, Wales, and Australia to amend its definition to include such murders. Although there are manifestations of this defense such as Article 630 of the Islamic Criminal Code in Iranian criminal law, the defense is not foreseen by the legislator. But, Judicial procedure has accepted to a certain extent the effect of emotion on inciting emotions and then, changing the definition of murder to manslaughter according to the exclusion 2 of Article 302. but it has not been used in such cases as studied here; Thus, both the judicial procedure and criminal code respectively need to be flexible and revised to include new forms of provocation like homicide committed by battered women in the context of intimate partner. All in all, findings suggest a hybrid approach towards this type of killing, considering the separate structure of each case and the legal and procedural capacity of Iranian  criminal law, In such a way that both legal and procedural reforms regarding these two types of defense have the capacity to pay close attention.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Domestic homicide
  • domestic violence
  • ‎‏ ‏female victims
  • ‎‏ ‏self-defense
  • ‎‏ ‏provocation‏.‏
  1. الف) فارسی

    1. اردبیلی، محمدعلی (1401). حقوق جزای عمومی. ج1، چ شصت‌وهشتم، تهران: میزان.
    2. آقائی‌نیا، حسین و دبستانی، پوپک (1394). عدم انطباق واقعیت با اندیشۀ بزهکار در دفاع مشروع. فصلنامۀ مطالعات حقوق کیفری و جرم‌شناسی، 4 و 5(2)، 171- 191.
    3. پاک‌نهاد، امیر (1385). عذر تحریک؛ مبانی و آثار، مطالعه‌ای در حقوق ایران و انگلستان. مجلۀ حقوقی دادگستری، 54، 130- 99.
    4. پوربافرانی، حسن (1393). مطالعۀ تطبیقی تجاوز از حدود دفاع مشروع ( دفاع مشروع افراطی). پژوهشنامۀ حقوق کیفری، 2(5)، 35- 59.
    5. پوربافرانی، حسن و حیدریان دولت‌آبادی، محمدجواد (1399). قتل ناشی از تحریک بزه‌دیده در الگوواره حقوق کیفری ایران»، مجله پژوهش‌های حقوقی، 4، 1، 56- 33.
    6. حبیب‌زاده، محمدجعفر و میرمجیدی، سپیده (1391). دفاع مشروع در پرتو سندروم زنان کتک‌خورده. نشریۀ علمی-پژوهشی فقه و حقوق اسلامی، 4، 2، 117- 154.
    7. سلیمی، صادق (1386). نقدی بر موضع حقوق کیفری ایران در رابطه با دفاع مشروع. نشریۀ تحقیقات حقوقی آزاد، 1، 1- 13.
    8. غلاملو، جمشید و میرمجیدی، سپیده (1400). دفاع از دست دادن کنترل؛ تحولات حقوقی قتل ناشی از تحریک شدید احساسات. آموزه‌های حقوق کیفری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 22(18)، 219- 254.
    9. محمودی جانکی، فیروز و صادقی، آزاده (1394). دفاع مشروع ظاهری. آموزه‌های حقوق کیفری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 10(18)، 155- 194.
    10. معظمی، شهلا (1383). حمایت از زنان در برابر خشونت‌های خانگی. رفاه اجتماعی، 2(3)، 223-251.
    11. یونگ، کارل گوستاو (1400). نظریۀ روانکاوی. ترجمۀ عباس علیخانی، چ اول، تهران: جامی.

     ب) انگلیسی

    1. Amini, M. (2020). Understanding the Nature and Context of Domestic Homicide Committed by Female Victims of Domestic Violence in Iran: Examining Current and Alternative Criminal Justice Responses. International Annals of Criminology,58(1), 1-18.
    2. Ashworth, A. (2009). Principles of Criminal Law, 6th ed, Oxford: Oxford University Press.
    3. Ashworth, A. J. (1976). The Doctrine of Provocation. The Cambridge Law Journal, 35(2), 292-320.
    4. Black, D. (1976). The Behavior of Law. fires ted, New York: Academic Press.
    5. Black, D. )2004(. Violent Structures.pp. 145-158 in Violence: From Theory to Research, edited by Margaret A. Zahn, Henry H. Brownstein, and Shelly L. Jackson. New York: LexisNexis/Anderson Publishing.
    6. Black, D. (2018). Domestic Violence and Social Time. Dilemmas, 1(11),1–27.

    18.Clough, A. (2016). Battered women: Loss of control and lost opportunities. Journal of International and Comparative Law, 3 (2), 279-316. 

    19.Chalmers, J., & Fiona Leverick, F. (2008). Labelling in Criminal Law. Modern Law Review, 71, 217-246.

    20.Crofts, T., &  Loughnan, A. (2011). Provocation: The Good, the Bad and the Ugly. Criminal Law Journal,.1(37), 1-19.

    21.Dressler, J. (1988). Provocation: Partial Justification or Partial Excuse?. Modern Law Review, 51(4), 467-480.

    22.Edwards, S. (2010). Anger and Fear as Justifiable Preludes for Loss of Self-Control. Journal of Criminal Law, 223-241.

    21.Enander, V. (2010). A fool to keep staying: battered women labelling themselves stupid as an expression of gendered shame. Violence Against Women, 16(1), 5–31.

    23.Ewing, C.P. Psychological self-defense (1990). Law Hum Behav 14, 579–594

    24.Fitz - Gibbon, K.(2014). The plight of the provoked Batterd Woman.  in: Homicide Law Reform, Gender and provocation Deffence, First Edition, London: Palgrave Macmillan London.

    25.Fitz-Gibon, K. (2013). Replacing Provocation in England and Wales: Examining the Partial Defence of Loss of Control.J of law & Society, 2)40(,280-305

    26.Flynn, Madeleine, Ulbrick, Asher & Tyson, D. (2016). The Abolition of defensive homicide: A step towards populist punitivism at the expense of mentally impaired offenders. Melbourne University Law Review, 40)1(, 324-370.

    26.Hart, H L A, (2008). Chaniging Coceptions of Resposibility, punishment and responsibility. in: essays in the philosophy of law, (2nd edn), 186-209.

    27.Holliday, et al, (2022). “The Use of Battered Woman Syndrome in U.S. Criminal Courts. The Journal of the American Academy of Psychiatry and the Law, 3(50), PP 1-8.

    28.Holton, R., & Shute, S. (2007). Self-Control in the Modern Provocation Defence. Oxford Journal of Legal Studies, 27(1), 49–73.

    29.Hopkins, A., & Easteal, P. (2010). Walking in Her Shoes: Battered Women Who Kill in Victoria, Western Australia and Queensland. Alternative Law Journal 35(3), 132–137.

    30.Horder, J. (2005). Reshaping the Subjective Element in the Provocation Defence. Oxford Journal of Legal Studies, 25(1), 123–40.

    32.Legislative Council Select Committee on the partial defence of provocation Inquiry into the partial defence of provocation, Defences and Partial Defences to Homicide, July 2012: https://www.parliament.nsw.gov.au/lcdocs/, Last seen: March, 2023.

    31.O'Donovan, Katherine (1991). Defences for Battered Women Who Kill. Journal of Law and Society, 2(18), 219-240.

    1. Mitchel, B. J. (2012).Years of Provocation, Followed by a Loss of Control, in: Principles and Values in Criminal Law and Criminal Justice: Essays in Honour of Andrew Ashworth, London, Axford University Press.

    33.Motz, A. (2008). The Psychology of Female Violence, Crimes Against the Body, Second edition, London And New York: Routledge.

    34.Mousourakis, G. (2009). Culpable Homicide and the Provocation Defence in English Law: An Historical and Contemporary Analysis. Journal of law and politics, 63-78.

    35.Quick, oliver. L, & Cleia, K. (2006). Getting Tough with Defences. Criminal Law Review, 514 -525.

    1. Robinson, (1948). Criminal law Defences, Vol.1, Fires ted, Minnesuta, USA, West Publishing.

    37.Samuels, Anthony, O` Driscoll, Collman and Allnutt, Stephen (2007). When killing isn’t murder: psychiatric and psychological defences to murder when the insanity defence is not applicable. Australasian Psychiatry, 6(15),  1-6.

    38.Sangero, B. (2006). The Rationale of Private defence. Self-Defence in Criminal Law. London: Hart Publishing, 11–106.

    39.Tolmie, J. (2005). Is the Partial Defence an Endangered Defence? Recent Proposals to Abolish Provocation. New Zealand Law Review, 25-52.

    40.Wilson, W. (2007). What’s wrong with murder?. Criminal Law and Philosophy 1 (2), 157-177.