مطالعه تطبیقی اصول حاکم بر کیفرگزینی در حقوق کیفری ایران و آلمان

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه حقوق دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران

چکیده

کیفرگزینی، حلقه واصل کیفرگذاری و اجرای کیفر است که متولی آن قضات در دادگاه ها هستند. به منظور تعیین کیفر مناسب باید اصولی بر آن حاکم باشد تا موجب بی­عدالتی نگردد. هر کشوری ممکن است اصول خاصی را برای این مرحله پیش بینی کند که از نوع نظام حقوقی و اهداف آن نشأت می­گیرد. این مقاله با هدف بررسی اصولی که بر کیفرگزینی حاکم است، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، دو نظام حقوقی ایران و آلمان را به عنوان دو کشوری که از نظام حقوق نوشته برخوردارند، برگزیده است. بررسی قوانین دو کشور بیانگر وجود اصول مشترکی در دو نظام حقوقی است که بر تحمیل اصل کیفر و تعیین میزان و نوع آن حاکم است. مهم‏ترین اصولی که می توان به آن اشاره کرد عبارتند از اصل قانون­مندی کیفر، اصل عطف بماسبق نشدن کیفر، اصل قضامندی کیفر و اصل تناسب. البته، اصولی مانند اصل عادلانه بودن کیفر و قاعده ممنوعیت محاسبه مکرر در نظام حقوقی آلمان به­طور قاعده­مند وارد ادبیات تقنینی این کشور شده، ولی در حقوق ایران با وجود پذیرش ضمنی آن هنوز در نصّ قوانین به چشم نمی‏خورد. با این حال، نظام حقوقی هر دو کشور در حوزه اصول حاکم بر تعیین میزان و نوع کیفر در مرحله کیفرگزینی نقصان‏هایی دارند که می­توان بخشی از آن را در قالب صدور رهنمودهایی، مانند رهنمودهای تعیین کیفر در کشورهای کامن­لا، جبران کرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A comparative study of the principles governing judicial sentencing in Iranian and German criminal law

نویسنده [English]

  • Sakineh Khanalipour
Assistant Professor of Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran
چکیده [English]

Judicial Sentencing is a link between punishment legislative and its enforcement, which judges in courts are in charge of. In order to determine the appropriate punishment, it must be governed by principles so that it does not cause injustice. Each country may foresee certain principles for this stage, which derive from the type of its legal system and goals. With the aim of examining the principles that govern the sentencing, this article has chosen Iran and Germany legal systems as two civil law countries. This study has been done by descriptive-analytical method. Examining these codes shows there are common principles in these legal systems that govern the imposition of punishment and determination of its amount and type. The most important principles are the legality principle of punishment, the principle of non-retroactivity of punishment and the principle of proportionality. Principles such as the fairness of punishment and the non bis in idem are provided in German penal code, but in Iranian law, despite its acceptance, it has not yet entered the penal code. However, both countries suffer from deficiencies in the field of principles governing the determination of the amount and type of punishment in the sentencing, which can be partially compensated by issuing guidelines such as sentencing guidelines in common law.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Punishment
  • Judicial Sentencing
  • Comparative Study
  • Sentencing Guidelines
  • Civil Law
  1. الف- فارسی

    1. الهام، غلامحسین؛ محمدی مغانجوقی، فاطمه (1391)، مجازات متناسب از دیدگاه نظریه­ های بازدارندگی (با تأکید بر نظریه تعیین کیفر آلمان)، فصل­نامه حقوق، شماره 3، دوره 42، صص. 57-72.

    1. حر العاملی، محمد بن حسن (۱۴۱۲ ق.)، وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، جلد 18، قم ‫: موسسه آل­البیت علیهم­السلام لاحیاء التراث.
    2. حسینی، سید محمد (1394)، سیاست جنایی در اسلام و در جمهوری اسلامی ایران، چاپ 4، تهران: انتشارات سمت.
    3. داوید، رنه؛ اسپینوزی، کامی ژوفره (1384)، درآمدی بر حقوق تطبیقی و دو نظام بزرگ حقوقی معاصر، چاپ 6، تهران: انتشارات میزان.
    4. دلماس-مارتی، میری (1395)، نظام­های بزرگ سیاست جنایی، ترجمه: علی­حسین نجفی ابرندآبادی، چاپ 3، تهران: بنیاد حقوقی میزان.
    5. رحیمی­نژاد، اسماعیل (1374)، بررسی تطبیقی قاعده عطف بماسبق نشدن قوانین جزایی (در حقوق اسلام، حقوق موضوعه ایران و نظام حقوقی کامن لا)، فصل­نامه مفید، شماره 4، صص.109-136.
    6. سلیمانی، حسین (1401)، «اصل قانونمندی قوانین کیفری در پرتو قانونگذاری عادی: بازخوانی جایگاه اصل قانونمندی کیفری پس از انقلاب»، حقوق کیفری پویا (مجموعه مقاله­ها در پاسداشت استاد دکتر محمدعلی اردبیلی)، چاپ نخست، تهران: بنیاد حقوقی میزان، صص.50-69.
    7. شاملو، باقر، جمشیدیان، الناز، «بنیان­های کیفرگزینی مبتنی بر کرامت انسانی»، حقوق کیفری پویا (مجموعه مقاله­ها در پاسداشت استاد دکتر محمدعلی اردبیلی)، چاپ نخست، تهران: بنیاد حقوقی میزان، صص.89-108.
    8. کدخدایی، محمدرضا (1387)، بررسی فقهی و حقوقی قاعده «التعزیر فی کل معصیه»، فقه اهل بیت، شماره 54، سال 14، صص. 142-91.
    9. عینی نجف­آبادی، محسن؛ حبیب­زاده، محمدجعفر (1376)، موجبات اجرای تعزیر از نظر فقهی و حقوق کیفری ایران، فصلنامه مدرس، شماره 5، صص. 94-75.
    10. غلامی، حسین (1391)، اصل حداقل بودن حقوق جزا، فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، شماره 2، سال اول، صص.41-65.
    11. قدرتی، محمدحسن (1388)، قاعده وزر (اصلی شخصی بودن مجازات)، فروغ وحدت، شماره 17، سال پنجم، صص. 65-56.
    12. محسنی، فرید، رحیمیان، رضا (1398)، از کیفرگذاری تقنینی تا کیفرگزینی قضایی؛ مدلها و معیارها (با تأکید بر رویۀ قضایی ایران)، مجله حقوقی دادگستری، شماره 107، دوره 83، صص. 57-87.
    13. محقق داماد، سیدمصطفی (1387)، قواعد فقه جزایی، چاپ 9، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی.
    14. محمدی مغانجوقی، فاطمه (1389)، اصول و ضوابط ناظر بر تعیین کیفر و اهداف آن، رساله برای اخذ مدرک دکترای حقوق جزا و جرم­شناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
    15. محمودی جانکی، فیروز؛ آقایی، سارا (تابستان 1387)، بررسی نظریه بازدارندگی مجازات، فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 2، دوره 38، صص. 339-361.
    16. محمودی جانکی، فیروز؛ طاهری، سمانه (بهار و تابستان 1399)، ضرورت پیاده­سازی الگوی کیفردهی رهنمودمحور در تعزیرات، مطالعات حقوق کیفری و جرم­شناسی، شماره 1، دوره 50، صص.231-256.
    17. مکارم شیرازی، ناصر (1383)، تعزیر و گستره آن، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان­نژادی دامغانی، قم: مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، صص.23-15.
    18. منتظری، حسینعلی (1367)، سلسله درس­ها؛ بحثی پیرامون تعزیرات شرعی (2)، نور علم، شماره 1، دوره 3، صص.8 - 24.
    19. نوبهار، رحیم (1392)، اصل قضامندی مجازات­ها، آموزه­های حقوق کیفری، شماره 5، سال 10، صص. 65 –
    20. نوروزی فیروز، رحمت­الله (1390)، حقوق جزای عمومی «مجازات»، تهران: بنیاد حقوقی میزان.
    21. وزیری، مجید؛ برایتی، مهدی (1395)، قاعده وزر در آثار مجازات، تحقیقات جدید در علوم انسانی، شماره 3، سال 2، صص. 83- 98.
    22. ولایی، عیسی (1391)، جرایم و مجازات­ها در اسلام، تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد.
    23. هالوی، گابریل (1393)، کیفردهیِ آموزه­ایِ مدرن، ترجمه: علی شجاعی، تهران: نشر دادگستر.

    25. یوسفیان، نعمت­الله، آشنایی با تعزیرات، مربیان، شماره 17، سال 5، صص.85-66.

    1. Albrecht, Hans-Jörg (2013), Sentencing in Germany: Explaning Long-Term Stability in the Structure of Criminal Sanctions and Sentencing, Law and Conemporary Problems, No.211, Vol.76, pp.211-236.
    2. Arslan, Mehmet, the main determinants of sentencing decisions in germany (December 2019), Law & Justice Review, Issue: 19, Year: 10, pp.1-37.
    3. Bohlander, Michael (2009), Principles of German Criminal Law, London: Hart publishing.
    4. Bohlander, Michael (2012), Principles of German Criminal Procedure, London:Hart publishing.
    5. Frase, S. Richard (2001), Sentencing in Germany and the United States: Comparing Äpeel with Apples, Max Planck Institute for Foreign and International Criminal Law.
    6. Herz, Clara (2020), Striving for Consistency: Why German Sentencing Needs Reform, German Law Journal, No.21, pp.1625-1648.
    7. Nestler, Cornelius (2003), Sentencing in Germany, Buffalo Criminal Law Review, No.109, Vol.7, pp.109-138.
    8. Streng, Franz (2007), Sentencing in Germany: Basic Question and New Developments, German Law Journal, No.2, Vol.8, pp. 153-172.
    9. Weigend, Thomas (1983), Sentencing in West Germany, Maryland Law Review, Issue 1, Vol.42, pp.37-89.