نقش رویه قضایی در قانونگذاری کیفری

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترا حقوق جزا و جرم شناسی

2 هیئت علمی واحد پردیس قم

3 عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد شهرکرد

چکیده

انگاره اصلی این نوشتار، این است که رویه قضایی در نظام کیفری ایران، جایگاهی برتر از موقعیتی که در آن به عنوان منبع ارشادی حقوق شناسانده می‌شود، دارد. رویه قضایی، به معنای جریان مشخصی از مسیر حرکت تعداد قابل توجهی از تصمیمات قضایی است که می‌تواند در رای وحدت رویه یا اتحاد نسبی یا مطلق دادگاه، متجلی شود. در رویکرد سنتی، رویه قضایی، منبع محور است تا مبنا محور. در این نگاه، رویه قضایی منبعی برای قضاوت و دستاویزی برای تحلیل در ادبیات حقوقی است؛ در حالی که در رویکرد مبنایی، رویه قضایی، خود خاستگاهی برای قانونگذاری به شمار می رود. رویه قضایی، پیوند مستقیم با مبانی شناخته شده حقوق یعنی عرف، فرهنگ جامعه و ارزش های آن دارد و خود به سان یک مبنای پالایشگر رخ می‌نماید که گزاره‌ها و اصول را از مبانی دیگر گرفته، آنها را به وصف نیازسنجی و نخبگی سنجیده و سپس آن را به قانونگذار جهت وضع می‌نمایاند.
در نوشتار کنونی، رویه قضایی با بررسی جریانات قضایی و آرای وحدت رویه، مطالعه شده و با شیوه تحلیلی، نشان داده شده که چگونه رویه قضایی در ایران، نیرومندتر از گذشته شده و یکی از جلوه‌های آن، تاثیر در قانونگذاری کیفری است. دستاورد نوشتار نیز بر این استوار است که رویه قضایی، نقشی «هدایت‌گر»، «جهت دهنده»، «بازآموزنده» و بویژه «پیشرو» دارد که باید با اختصاص نهادی برای ارزیابی آن، کوشش شود تا تعامل رویه قضایی و قانونگذاری، علمی‌تر و کارآمدتر شود؛ تعاملی بر پایه پیروی رویه قضایی از قانون و قانونگذاری از رویه قضایی.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Judicial precedent in Criminal Legislation

نویسندگان [English]

  • saham sedaghati 1
  • hassan alipour 2
  • Karim salehi 3
  • mehdi dehshiri 3
1 PhD student in Criminal Law and Criminology
2 Faculty of Qom Campus
3 Member of the faculty of Shahrekord Azad University
چکیده [English]

The hypothesis of this article is that judicial precedent in Criminal Legislation has higher level than sub- source. The meaning of judicial precedent is movement of amount of judicial decision that they are indicated the Supreme Court decision as a unified judicial precedent or total or partial unity of courts decisions in certain issues.
In traditional approach, judicial precedent is source based not rule based. In that approach, judicial precedent is source for judgment and legal analysis, but in our approach, judicial precedent is source for legislation.
In new approach, judicial precedent has strong bond with famous principles of law such as custom, social culture and norms that takes requirements from one place and presents them to law makers, by regarding necessity and elitism.
In this article, we examined several Supreme Court decisions and judicial proceeding and tried to show that judicial precedent has a powerful role in Iran legal system on criminal legislation.
Achievement of article is based on this consumption that Judicial precedent has a “didactic”, “re- educative",” re- instructive" and " pioneer" role. It is necessary to make a policy and interaction to evaluate and connect legislation and judicial precedent more efficiently: Interaction based on following judicial precedent from legislation and following legislation from judicial precedent.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Legislation
  • Criminal Act
  • Judicial precedent
  • Interaction legislation and judicial precedent
  1. 1.     آقایی­نیا، حسین (1393)، جرائم علیه اشخاص( جنایات)، چ 13، تهران: نشر میزان.

    1. اعتدال، محمد (1379)، اعتبار و اهمیت رویۀ قضایی، چ 1، شیراز: انتشارات نوید شیراز.
    2. امیدی، جلیل (1376)، «تفسیر قانون در حقوق انگلستان»، مجلۀ دانشکدۀ حقوقی و علوم سیاسی، دورۀ 38، صص 85-121.
    3. پورسرتیپ، فرج‌اله (1357)، «ماهیت و اهمیت رویۀ قضایی (1)»، مجلۀ حقوقی وزارت دادگستری، (برگرفته از لوح فشردۀ مجموعه مقالات حقوقی منتشر در سال 1395، علی مکرم).
    4. توحیدخواه، فرانک (1391)، دیوان عالی کشور: وظایف و اختیارات قانونی، چ 1، تهران: انتشارات خرسندی.
    5. توحیدی نافع، جلال (1395)، تعیین مجازات در نظام قضایی ایران و مطالعۀ تطبیقی آن با حقوق انگلستان، رسالۀ دکتری، مدرسه عالی شهید مطهری.
    6. جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1385)، ترمینولوژی حقوق، چ 16، تهران: انتشارات گنج دانش.
    7. چیکایا، بلز (1387)، چکیده رویۀ قضایی در حقوق بین‌الملل عمومی، ترجمۀ همایون حبیبی، چ 1، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
    8. خدابخشی، عبداله (1392)، تمایز بنیادین حقوق مدنی و حقوق کیفری، چ 2، تهران: انتشارات شهر دانش.
    9. خمینی، روح‌اله (1387)، ترجمۀ تحریرالوسیله، ترجمۀ علی اسلامی، ج 4، قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعۀ مدرسین.
    10. ذوالعین، پرویز (1377)، مبانی حقوق بین‌الملل عمومی، چ 1، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه.
    11. رأی اصراری کیفری شمارۀ 5، مورخ 7/12/1376، هیئت عمومی دیوان عالی کشور.
    12. رأی اصراری کیفری شمارۀ 35، مورخ 28/9/1374، هیئت عمومی دیوان عالی کشور.
    13. رنه، داوید (1364)، نظام­های بزرگ حقوقی معاصر، ترجمۀ حسین صفایی؛ محمد آشوری و عزت‌اله عراقی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
    14. داوید، رنه؛ اسپینوزی، کامی ژوفره (1378)، درآمدی بر حقوق تطبیقی و دو نظام بزرگ حقوقی معاصر، چ 2، ترجمۀ سیدحسین صفایی، تهران: نشر دادگستر.
    15. زالی‌پور مداب، مهران (1396)، ارزیابی جایگاه ادارۀ حقوقی قوۀ قضاییه به‌عنوان منبع مشورتی در تعیین مجازات، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد، پردیس فارابی دانشگاه تهران.
    16. ساکت، محمدحسین (1387)، حقوق‌شناسی (دیباچه‌ای بر دانش حقوق)، چ 1، تهران: نشر ثالث.
    17. کاتوزیان، ناصر (1381)، توجیه و نقد رویۀ قضایی، چ 2، تهران: نشر میزان.
    18. کاتوزیان، ناصر (1393)، فلسفه حقوق، ج 2، چ 5، تهران: شرکت سهامی انتشار.
    19. مجموعه دیدگاه­های قضات در جلسات ماهانۀ کمیسیون بررسی امور حقوقی و قضایی دادگستری استان تهران (22/5/1376)، شمارۀ سند 22/2/75.
    20. مدنی، سیدجلال‌الدین (1372)، رویۀ قضایی، چ 5، تهران: انتشارات پایدار.
    21. مذاکرات و آرای هیئت عمومی دیوان عالی کشور سال 1375 (1377)، ج 2، چ 1، تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات دیوان عالی کشور.
    22. مذاکرات و آرای هیئت عمومی دیوان عالی کشور سال 1376 (1378)، ج 3، چ 1، تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات دیوان عالی کشور.
    23. میرمحمدصادقی، حسین (1392)، حقوق جزای اختصاصی، جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی، چ21، تهران: نشر میزان.
    24. نجفی ابرندآبادی، علی‌حسین (1385)، کیفرشناسی، چ 6، تهران: انتشارات مجد.
    25. وکیلیان، حسن (1398)، رابطۀ رویۀ قضایی و قانون، چ 1، تهران: پژوهشگاه قوۀ قضاییه.
    26. خمینی، روح‌اله (1390ه.ق)، تحریرالوسیله، ج 2، قم: مطبعه الاداب الاشرف.
    27. صانعی، یوسف (1376)، مجمع المسائل، چ 1، قم: نشر میثم تمار.
    28. مفید، محمد بن ‌نعمان (1410ه.ق)، المقنعه فی الاصول و الفروع، در: سلسلة الینابیع الفقهیة، علی‌اصغر مروارید، ج 24، بیروت: مؤسسۀ فقه شیعه.

    30. الموسوی خویی، سیدابوالقاسم (1975م)، مبانی تکمله المنهاج، ج 2، نجف: مطبعه الاداب النجف الاشرف.

    31. Eng, S. (2002), “Legislative inflation and the quality of law”, in: Legisprudence, by Luc Wintges, Oxford: Hart publishing, pp: 65 -79.