جایگاه سیاست جنایی مشارکتی واکنشی در مرحله تعقیب کیفری در حقوق ایران

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی شیروان

2 فارغ التحصیل دوره کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه تهران

3 دانشجوی دوره دکترای حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه علوم قضایی

JQCLCS-201506-1030 (R5)

چکیده

سیاست جنایی مشارکتی که بیانگر نقش و جایگاه مردم و نهادهای اجتماعی و غیردولتی در فرایند کیفری است، به دو گونۀ کنشی (پیشگیرانه یا فعال) و واکنشی (پاسخگو یا منفعل) قابل تقسیم است. هدف اصلی سیاست جنایی مشارکتی کنشی یا اولیه، پیشگیری از ارتکاب جرم یا کاهش آن از طریق فرهنگ­سازی در رفتارهای اجتماعی است که به آن پیشگیری اجتماعی نیز گفته می­شود و بیانگر نقش مردم در کاهش ارتکاب جرم است. هدف سیاست جنایی مشارکتی واکنشی یا ثانویه، دخالت دادن مردم و نهادهای غیردولتی در فرایند کیفری، پس از وقوع جرم است. در این رویکرد، دیگر نهاد عدالت کیفری، تنها مرجع پاسخگویی و حل اختلاف نیست، بلکه از ظرفیت نهادهای مردمی و جامعوی نیز در این زمینه استمداد می­شود. با مشارکت مردم در فرایند کیفری، شاهد احترام به ارادۀ مردم خواهیم بود که نتیجۀ آن افزایش اعتماد عمومی به دستگاه عدالت کیفری و کاهش ارتکاب جرم است. در این نوشتار، هدف اصلی بررسی نقش مردم و نهادهای اجتماعی در مرحلۀ تعقیب کیفری است که در سه گفتار شروع به تعقیب کیفری، حل‌وفصل اختلاف و اجرای قراردادهای کیفری (با محوریت قانون آیین دادرسی کیفری جدید مصوب 4/12/92) مورد بحث قرار می‌گیرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Situation of Reflexive Participatory Criminal Policy in Penal Prosecution Process in Iranian Law

نویسندگان [English]

  • ali shieh Ali 1
  • vahid zare 2
  • mojtaba zare 3
2 student
3 Chief Justice Drmyan_ city of South Khorasan
چکیده [English]

The Participatory Criminal Policy which shows role and situation of people and social and non-state organizations in penal prosecution divides in two types: Active (pragmatic or precautionary) and Reflexive (responder or passive). The main goal of The Active or primitive Participatory Criminal Policy is to prevent committing of crime or decreasing it through upbringing the social behaviors which is called social prevention and shows people's role in decreasing of crime. The goal of Reflexive or second Participatory Criminal Policy is participation of people and social and non-state organizations in penal prosecution after the commitment of crime. In this view, the penal justice institution is no longer just a replier reference for resolution of discrepancy, but also it will be used the people and social organizations capacity in this matter. With people's participation in criminal prosecution process we will see respectability of the people's volition which results enhancement of public trust to the penal justice institution and decreasing of crime. In this article, the main goal is to study the role of people and social and non-state organizations in penal prosecution which will be in three sections: beginning the penal prosecution, resolution of discrepancy and implement of penal contracts based on the new Criminal Procedure Code approved on February 23rd of 2014.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Public Prosecutor
  • Substitutes of Penal Prosecution
  • People's Participation
  • Penal Intercession
  • social prevention
  • Criminal Procedure Code
  1. منابع

    الف) فارسی

    1. استفانی، گاستون؛ لواسور، ژرژ؛ بولوک، برنار (1377)، آیین دادرسی کیفری، ترجمۀ حسن دادبان، چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.

    2. امیدی، جلیل (1382)، «دادرسی کیفری و حقوق بشر»، مجلۀ مجلس و پژوهش، سال دهم، ش 38.

    3. آشوری، محمد (1386)، «تحول جایگاه دادسرا و ترافعی شدن امر تعقیب»، در: گروهی از مؤلفان، تأملاتی در حقوق تطبیقی، به مناسبت نکوداشت دکتر سید حسین صفایی (2)، چاپ اول، تهران، انتشارات سمت و مؤسسۀ حقوق تطبیقی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.

    4. بوریکان، ژاک و ماری سیمون، آن ماری (1389)، آیین دادرسی کیفری، ترجمۀ عباس تدین، تهران، خرسندی.

    5. جمشیدی، علیرضا (1390)، سیاست جنایی مشارکتی، چاپ اول، تهران، میزان، تهران.

    6. حسینی، سید محمد (1381)، «مراجع اجتماعی پاسخ­دهی به پدیدۀ مجرمانه در سیاست جنایی اسلام»، مجلۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، شماره 58.

    7. دلماس مارتی، می‌ری (1381)، نظام­های بزرگ سیاست جنایی، جلد نخست، چاپ اول، ترجمۀ علی حسین نجفی ابرندآبادی، تهران، میزان.

    8. رستمی، ولی (1386)، «مشارکت مردم در فرایند کیفری (بررسی سیاست جنایی کشورهای غربی)»، فصلنامۀ حقوق، مجلۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، سال 37، شماره 2.

    9. زینالی، امیر حمزه (1387)، «سرمایۀ اجتماعی: بستری برای اعمال کیفرهای اجتماع‌محور در ایران»، مجلۀ حقوقی دادگستری، ش 64.

    10. شمس، عبداالله (1385)، آیـین دادرسـی مـدنی، چاپ چهـاردهم، انتشارات دراک.

    11. صـفایی، سید حسـین؛ قاســم­زاده سید مرتضی (1391)، حقــوق مــدنی اشــخاص و محجورین، ویراست چهارم، چاپ هجدهم، سمت.

    12. عباسی، مصطفی (1382)، «عدالت ترمیمی، دیدگاه نوین عدالت کیفری»، مجلۀ پژوهش حقوق عمومی، شماره 9.

    13. عظیم­زاده اردبیلی، فائزه؛ حسابی، سارا (1390)، «سیاست جنایی و تطور مفهومی آن»، فصلنامۀ تعالی حقوق، شماره 15.

    1.  غفاری، محمد (1386)، «عوامل توجیه­کننده جرم­زدایی»، مجلۀ حقوقی عدالت آرا، شماره 8.
    2.  غلامی، حسین (1393)، عدالت ترمیمی، چاپ پنجم، تهران، سمت.
    3.  قبادی، علیرضا (1381)، «ضرورت مشارکت مردم در عرصه­های فرهنگ»، از مجموعه مقالات دولت، مردم و همگرایی، جلد اول، تهران، نشر آن.
    4.  قپانچی، حسام؛ دانش ناری، حمید (1391)، «الگوهای دوگانه فرایند کیفری کنترل جرم و دادرسی منصفانه»، مجلۀ آموزه­های حقوق کیفری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره 4.
    5.  کوشکی، غلامحسن (1392)، «سازمان‌های غیردولتی: از انفعال تا مشارکت رو به فعال در تعقیب
      دعوای عمومی»، مجلۀ پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره چهارم.
    6.  لازرژ، کریستین (1390)، درآمدی بر سیاست جنایی، ترجمۀ علی حسین نجفی ابرندآبادی، چاپ دوم، تهران، میزان.
    7.  محمدی، احمد (1390)، جرم­زایی نظام عدالت کیفری و راه­های پیشگیری از آن، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد حقوق جزا و جرم­شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
    8.  میری، سید رضا (1390)، آیین دادرسی کیفری؛ تعقیب کیفری (بررسی تطبیقی در نظام عدالت کیفری ایران و انگلستان)، چاپ اول، تهران، انتشارات مجد.
    9.  نجفی ابرندآبادی، علی حسین؛ هاشم بیکی، حمید (1390)، دانشنامۀ جرم­شناسی، چاپ دوم، تهران، کتابخانۀ گنج دانش.
    10.  نجفی ابرندآبادی، علی‌حسین (1391)، «دربارۀ امنیت­شناسی (از حق بر امنیت تا حق بر تأمین)»، دیباچه در: رضوانی، سودابه، مدیریت انسان­مدار ریسک جرم، چاپ اول، تهران، میزان.
    11.  ---------------------- (1390)، «دربارۀ اصطلاح سیاست جنایی»، دیباچه در: لازرژ، کریستین، درآمدی بر سیاست جنایی، ترجمۀ علی حسین نجفی ابرندآبادی، چاپ دوم، میزان.
    12.  ----------------------  (1382)، «میانجی­گری کیفری: جلوه­ای از عدالت ترمیمی»، دیباچه در: عباسی، مصطفی، افق‌های نوین عدالت ترمیمی در میانجی­گری کیفری، چاپ اول، انتشارات دانشور.
    13.  نوبهار، رحیم (1390)، «اصل کاربرد کمینۀ حقوق کیفری»، آموزه­های حقوق کیفری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، دورۀ جدید، شماره 1.
    14.  نیازپور، امیرحسن (1390)، «از حقوق کیفری تا حقوق کیفری قراردادی شده»، آموزه­های حقوق کیفری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، دورۀ جدید، شماره 1.
    15.  هرز، دوت (1382)، «میانجی­گری بین مرتکب و بزه­دیده، مدل «دی واگ» در کولونی آلمان»، ترجمۀ حسن کاشفی اسماعیل­زاده، مجلۀ حقوقی دادگستری، شماره 42.

    ب) انگلیسی

    29. Eddey, Keith J., The English Legal System, Sweet & ​Maxwell, 4th Edition: 1987.